عروس و دامادهای یک شبه/ رویایی که زندگی دختران جوان را بر باد می دهد
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۵۴۹۸۲
به گزارش ایسکانیوز و به نقل از باشگاه خبرنگاران ؛ سودای تبدیل شدن به چهره ای سرشناس و معروف و همچنین اثبات این مسأله که من آدم مشهوری هستم، معضلی است که این روزها، منجر به اغفال و سوء استفاده فراوانی به ویژه در میان دختران جوان شده است.
تبدیل شدن به چهره ای متفاوت و شاید هم کسب درآمد بالا، حالا راه را بر انتشار عکس های غیر اخلاقی دختران جوان به منظور ارائه کارنامه قابل قبول از سوی آتلیه های غیر مجاز باز کرده است و این بی مجوزهای پر درآمد این بار به قیمت آبروی دختران جوان معامله می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مبحث فعالیت آتلیه های غیر مجاز و زیرزمینی مدتهاست که در رسانه ها و شبکه های خبری مطرح شده و از سوی برخی از مسئولان از جمله دادستان تهران به آن پرداخته شده است.
موضوع برخورد با عوامل ارتکاب به جرائم اجتماعی، از جمله مواردی است که به گفته دادستان کل تهران، تنها در عرضه و خرید و فروش مواد دخانی خلاصه نمی شود و فعالیت های غیرقانونی برخی از آتلیه های عکاسی را هم در بر می گیرد.
دادستان تهران، طی روزهای اخیر از ورود پرونده هایی با محتوای جرائم اجتماعی، مبنی بر انتشار تصاویر دختران جوان به همراه آرایش زننده و پوشش نامناسب در قالب ژورنال مد لباس و آرایش خبر داده است.
به گفته جعفری دولت آبادی، انتشار تصاویر دختران با چنین وضعیتی جرم است و در حال حاضر برخی از آتلیه ها چنین تخلفاتی را مرتکب می شوند.
پشت پرده فعالیت آتلیه های غیر مجاز، رانت و رانت خواری است
اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران مسئولیت شناسایی و معرفی آتلیه های عکاسی و فیلمبرداری غیر مجاز و همچنین ارائه مشخصات آن ها به اتاق اصناف را بر عهده دارد.
رحمت الله قادری نائب رئیس دوم اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران شهر تهران در گفتگو با حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به فعالیت گسترده و بدون محدودیت آتلیه های عکاسی و فیلمبرداری فاقد مجوز اظهار داشت: ما منکر حرف های دادستان تهران نیستیم اما متاسفانه دادستان در مسأله انتشار تصاویر دختران جوان از طریق آتلیه ها یک طرفه به قاضی رفته است و با صحبت های او آتلیه های مجاز نیز در معرض اتهام قرار گرفته اند.
وی افزود: ما در اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران، موارد بسیاری از آتلیه های فاقد مجوز را شناسایی و به اتاق اصناف معرفی کرده ایم اما پس از اتاق اصناف، اماکن باید پیگیری برخورد و پلمپ این واحدهای متخلف را انجام دهد که در حال حاضر هیچ گونه اقدامی صورت نمی گیرد.
نائب رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران خاطرنشان کرد: متاسفانه عکس ها و تصاویر برخی از افراد به ویژه دختران جوان که به آتلیه ها و باغ ها و تالارها مراجعه می کنند پس از مدتی کوتاه، از فضای مجازی سر در می آورد و بسیاری از مردم همچنان از این مسأله بیخبرند.
قادری تاکید کرد: وضعیت آتلیه های فاقد مجوز زیرزمینی فجیع و نگران کننده است و با تعللی که از سوی اماکن و اتاق اصناف در برخورد با آن ها صورت می گیرد، روز به روز دایره تخلفاتشان گسترده تر شده و به تعداد شاکیان و قربانیان آن ها نیز افزوده می شود.
وی تصریح کرد: در شرایط فعلی دست اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران در پلمپ و برخورد با عوامل متخلف این مجموعه ها بسته است؛ زیرا آتلیه های فاقد مجوز پس از مدتی مکان فعالیت خود را تغییر می دهند و در مکانی دیگر که اغلب شامل اماکن مسکونی است کار خود را دنبال می کنند.
کسی صدای هشدارهای اتحادیه عکاسان را نمی شنود
اهمال و کوتاهی برخی از مسئولان، منجر به گسترش فساد و افزایش جرائم اجتماعی مواردی چون فعالیت آتلیه های غیر مجاز می شود.
نائب رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران یادآور شد: متاسفانه مسئولان مربوطه یا صدای اتحادیه عکاسان در خصوص فعالیت آتلیه های غیر مجاز، آن هم به دور از هر گونه محدودیتی را نمی شنوند و یا هشدارهایی که در رابطه با وضعیت عکاسی و فیلمبرداری از دختران جوان در آتلیه ها، تالارها و باغ ها مطرح می شود را جدی نمی گیرند.
قادری اظهار داشت: با اهمال و بی اهمیتی مسئولان مربوطه در برخورد با آتلیه های غیر مجاز، به صراحت می گویم که پشت پرده این فعالیت رانت و رانت خواری وجود دارد؛ در غیر این صورت پلمپ واحدهای متخلف نباید به مدت ۳ تا ۴ سال به طول بکشد.
وی با اشاره به عامل اصلی انتشار تصاویر دختران جوان در قالب ژورنال و همچنین انتشار عکس برخی از افراد در صفحات مجازی تاکید کرد: معضل اصلی تالارهایی هستند که بدون هیچ محدودیتی با عکاسان فاقد مجوز وارد همکاری می شوند و مردم هم بر اساس اعتمادی که به مدیریت تالارها دارند مقوله عکاسی از مراسم خود را به آن ها میسپارند و بیخبر از همه جا پس از مدتی عکس های مراسم خود را در فضای مجازی و ژورنال های مد لباس و آرایش مشاهده می کنند.
نائب رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران افزود: بر اساس ماده ۲۷ قانون اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران، پس از شناسایی هر یک از واحدهای فاقد مجوز، مدت ۱۵ روز به مدیریت آتلیه فرصت داده می شود تا برای دریافت مجوز اقدام کند که معمولا هیچ یک از این افراد برای دریافت مجوز قدمی بر نمی دارند.
قادری خاطرنشان کرد: مسئولیت ارائه گزارش فعالیت آتلیه های غیر مجاز با کمیسیون بازرسی اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران است و این کمیسیون تا کنون بیش از ۳۰۰ مورد از واحدهای متخلف را طی ۶ ماهه نخست سال به اتاق اصناف ارجاع داده است، اما هیچ اقدام اثر بخش و برخورد قابل توجهی صورت نگرفته است.
وی تصریح کرد: در حال حاضر طی یک ابلاغیه، اتحادیه عکاسان موظف است تا مجوز کسب را برای افرادی که به دایر کردن آتلیه در املاک مسکونی و اداری اقدام می کنند، صادر کند و چنین مواردی روز به روز بر مشکلات اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران می افزاید.
نائب رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران اضافه کرد: ۲ سال پیش یک تفاهم نامه میان اتحادیه عکاسان، اتاق اصناف، دایره حقوقی اتاق اصناف، هیئت مدیره اتحادیه تالارها و نماینده اماکن به امضا رسید و مقرر شد تا بخشنامه ای برای عدم ورود تالارها در مبحث عکاسی صادر شود که این اتفاق هیچ گاه رخ نداد.
دست اتحادیه تالارها در جیب اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران
نظارت مداوم بر کسانی که از سوی اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران شهر تهران، مجوز فعالیت دریافت می کنند راه وقوع جرائم اجتماعی را میبند.
قادری اظهار داشت: در حال حاضر اتحادیه تالارها دست در جیب اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران شهر تهران کرده است و همچون برخی مجموعه ها مثل دولت در بحث کارت ملی، آموزش و پرورش در بحث عکس های پرسنلی و مواردی از این دست که کم هم نیستند، بدون هیچ گونه تخصصی به کار عکاسی ورود کرده است.
وی تاکید کرد: به صراحت می توان گفت که بیش از ۳ برابر آمار آتلیههایی که به صورت مجاز و دارای مجوز فعالیت می کنند، آتلیه غیر مجاز در تهران مشغول به کار است و در کنار درآمد قابل توجهی که دارند، معضلات بی شماری را نیز رقم می زنند.
نائب رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران خاطرنشان کرد: آتلیه های جوازدار و مجاز به هیچ عنوان مرتکب جرائمی چون به انتشار تصاویر دختران جوان در قالب ژورنال اقدام نمی کنند؛ زیرا اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران به صورت مستمر به کار آن ها نظارت می کند.
قادری یادآور شد: تا چندی پیش که آتلیه های غیر مجاز و زیرزمینی فعالیت چندانی نداشتند، شورای حل اختلاف برای رسیدگی به شکایات مردمی در نهایت هفته ای یکبار تشکیل جلسه می داد اما در حال حاضر بیش از ۳ تا ۴ روز جلسات رسیدگی به شکایات تشکیل می شود و پای مردم بابت شکایت از آتلیه های غیر مجاز به شورای حل اختلاف باز شده است.
وی تاکید کرد: آتلیه های مجاز باید جواز کسبشان را در معرض دید مشتریان خود نصب کنند و مردم هم باید از مراجعه به آتلیه های غیر مجاز خودداری کنند تا مشکلات این چنینی برای آن ها به وجود نیاید.
نائب رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران تصریح کرد:در حال حاضر بیشترین شکایات مردمی شامل شکایت عروس و دامادهایی است که از انتشار تصاویر مراسم عروسی خود در شبکه های مجازی و اینترنتی شاکی هستند.
قادری اظهار داشت: علی رغم اینکه بسیاری از موارد از شاکیان به طرح شکایت می پردازند، بسیاری از مردم به دلیل ترس از آبروی خود و دختران جوانشان در مواجهه با انتشار تصاویر خصوصی شان در فضای مجازی سکوت می کنند و حاضر به شکایت نمی شوند.
درآمد سرشار مدلینگ ها به جیب آتلیه های غیر مجاز سرازیر است
صنعت تبلیغات به ویژه در حوزه مدلینگ لباس و آرایش دختران جوان سود قابل توجهی را نصیب مجریان طرح های مدلینگی می کند.
امان الله قرائی مقدم آسیب شناس اجتماعی در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان در رابطه با وضعیت فعالیت آتلیه های غیر مجاز معتقد است: صنعت تبلیغات، صنعتی پر درآمد و پر رونق است و آتلیه های عکاسی نیز از این منبع درآمد مستثنی نیستند.
وی تاکید کرد: سوء استفاده از دختران جوان به منظور تبلیغات و جذب مشتری برای کسب درآمد بیشتر، امری است که امروزه مسئولان باید به طور جدی و با نگاه ویژه به حل آن بپردازند.
این جامعه شناس ادامه داد: آتلیه داران غیر مجاز و زیرزمینی، با انتشار تصاویر دختران جوان در صفحات مجازی و سوء استفاده از آنان به عنوان مدل، سود سرشاری را به جیب می زنند و بهتر است مسئولان با جدیت بیشتری به این موارد بپردازند.
قرائی مقدم با اشاره به میل به شهرت و مطرح شدن جوانان امروزی یادآور شد: در برخی از موارد خود دختران جوان برای ارضای حس خود برتر بینی که دارند، مدل می شوند و علاوه بر تامین این نیاز خود کسب درآمد خوبی هم از این دارند.
وی تصریح کرد: افزایش میل تایید طلبی در میان جوانان، نبود نظارت کافی بر عملکرد و کارایی آتلیه های عکاسی و همچنین عدم برخورد قاطع با گردانندگان متخلف صفحات مجازی آن ها از جمله عواملی است که هر روز دامنه فعالیت آتلیه های غیر مجاز را گسترش می دهد.
اینستاگرام خانه عنکبوت های مدلینگی
به دلیل نظارت مستمری که بر آتلیه های مجاز و دارای مجوز وجود دارد، امکان وقوع تخلف و ارتکاب به جرم در این مجموعه ها بسیار ضعیف است.
زعفر یاوری نائب رئیس اول اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران شهر تهران نیز در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان در ادامه با اشاره به فعالیت آتلیه های غیر مجاز در صفحات مجازی تاکید کرد: پخش تصاویر شخصی و انتشار عکس دختران جوان در قالب ژورنال و همچنین در شبکه های مجازی، از طریق آتلیه های مجاز امکان ندارد.
وی تصریح کرد: مالکان آتلیه های مجاز، برای دریافت جواز کسب باید هفت خوان رستم را طی کنند و پس از آن نیز به صورت مستمر تحت نظارت اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران قرار می گیرند.
نائب رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران شهر تهران خاطرنشان کرد: صفحات مجازی چون اینستاگرام و تلگرام مقصد نهایی مدیران آتلیه های غیر مجاز است و مجرمان در این فضاها غفلت و عدم آگاهی مردم را مورد سوءاستفاده قرار می دهند.
یاوری نیز با اشاره به ورود تالارها به مبحث عکاسی در مراسم مختلف اظهار داشت: بیشترین تصاویری که از دختران جوان در قالب ژورنال بیرون می آید، از طریق تالارها و باغ ها و آتلیه های زیرزمینی است و علی رغم اطلاع رسانی اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران تهران، برخورد قاطعی با مدیریت و رانندگان این مجموعه ها صورت نمی گیرد.
مردم جواز کسب آتلیه ها را رؤیت کنند
با توجه به موارد یاد شده، در وهله نخست مسئولان باید تکلیف آتلیه های غیر مجاز را یکسره کنند و از سوی دیگر بهتر است دختران جوان به حقوق و مزایای قابل توجهی که در ابتدای مدلینگ شدن به آن ها پیشنهاد می شود دل خوش نکنند. از سوی دیگر عروس و دامادها نیز باید پس از مراجعه به هر یک از آتلیه ها، جواز کسب مدیریت مجموعه را رؤیت کنند.
چه بسا دخترانی که در این شغل پردردسر، عفت و پاکدامنی خود را از دست داده اند و تصاویر خصوصی شان در صفحات اجتماعی دست به دست می چرخد.
وقتی جرم مجموعه ای محرز و مشخص است جای هیچ اما و اگری وجود ندارد و در خصوص فعالیت آتلیه های غیر مجاز نیز، مسئولان نباید هیچ اغماض و چشم پوشی را لحاظ کنند.
705
سودا عروس و داماد دختران جوان غیر مجاز فیلمبرداری عکاسی معامله معضل اغفالمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۵۴۹۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از معلمی در مناطق محروم؛ از زندگی در کانکس تا حسرت نیاموختهها
معلمانی که سالهای ابتدای خدمت را در مناطق محروم تدریس میکنند، خاطرات تلخ و شیرینی با خود به همراه دارند و از شرایط دشواری میگویند که به گفته خود آنها به ارتقای شغلی و ارتباط بهترشان با دانشآموزان منجر شده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، معلمان جوان بجنوردی از سالهای ابتدایی تدریسشان میگویند؛ سختیهایی که تحمل کردند و چالشهای معلمی که با تصوراتشان از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
آنها از این میگویند که روزگار معلمی در واقعیت با آنچه در فیلمها و ذهنها میگذرد متفاوت است؛ واقعیت توأمان با زندگی در کانکس و نداشتن کمترین امکانات رفاهی در دورترین نقاط روستایی، واقعیتی که معلمان جوان تجربه میکنند حس غریبی است، دورماندن از خانه و خانواده و زندگی کیلومترها دورتر از شهر با مردمانی که سبک زندگیشان متفاوت است.
معلمان گاهی با دانشآموزانی مواجه میشوند که اختلالات یادگیری دارند یا از مشکلات جسمی رنج میبرند که این زحمت کار را برای آنها دوچندان میکند، حتی گاهی مجبور میشوند که یک مطلب را با صبر و حوصله بارها توضیح دهند.
به مناسبت روز معلم به سراغ یک زوج معلم جوان و دو معلم دیگر که سالهای نخست خدمتشان را میگذارنند رفتیم. سیدامین حسینی و آیدا حسنپور، یک زوج جوان که هر دو با مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی، آموزگار مقطع ابتدایی هستند از خاطرات خود با دانشآموزان و یکدیگر میگویند.
زوج معلمی که خوشبخت هستندسیدامین و آیدا شش سال است که در کسوت شریف معلمی مشغول به خدمت هستند، آنها از اینکه هر دو آموزگار هستند حس رضایت و خوشبختی میکنند؛ ساعتها با یکدیگر مینشینند و در مورد روش تدریسهای نوین و مسائل آموزشی به بحث و تبادل نظر میپردازند. هر دوی آنها دیگری را همچون استادی میپندارد که میتوانند بسیاری از مهارتهای کاربردی تدریس را از او بیاموزند.
سید امین در دوران دانشگاه معلمی را شغلی طاقتفرسا تصور میکرده است و آیدا، همسرش نیز آن را لذتبخش، توامان با دلهره و نگرانی میدانست تا اینکه به مدرسه رفتند و به سبب ارتباط سازندهای که با بچهها پیدا کردند اوقاتی که در محل کار میگذرانند برایشان لذتبخش شده است، اکنون دیگر معلمی را نه دلهرهآور بلکه پر از حس خوب و پرطراوت توصیف میکنند.
سیدامین از سالهای ابتدایی خدمتش می گوید، در سال اول خدمتم، پایه ششم را تدریس میکردم و کلاسهایی که برای دانشآموزان میگذاشتم تا در آزمونهای تیزهوشان قبول شوند به ثمر رسید و تعداد زیادی از دانشآموزانم با وجود اینکه در منطقه محروم بودند توانستند به مدرسه تیزهوشان راه یابند؛ دیدن موفقیتهای آنها و قبولشدنشان در مدارس خوب، شیرینترین لحظات را برایم رقم زد.
او مشکلات خانوادگی، روحی و جسمی دانشآموزان که گاهی اوقات باعث میشود تا از توجه اصلی به درس خواندن باز بمانند را بزرگترین چالش و مسئله خود در طول دوران خدمتش میداند.
حسرتهایی که باقی ماندسیدامین و آیدا هر دو بر این باور هستند که از دوران دانشجویی خود بهتر میتوانستند استفاده کنند تا امروزه مهارت و تسلط بیشتری داشتند. سید امین میگوید: اگر به گذشته و دوران دانشجویی بازگردم تلاش میکنم که روش تدریسهای نوین را به خوبی یاد بگیرم و از تمام اساتید ممتاز آموزشی دانشگاه بهره ببرم تا بتوانم در کارم موفقتر باشم.
آیدا حسنپور نیز درباره دانشجوییاش صحبتهایی دارد، او عنوان میکند: اگر به دوران دانشجویی برمیگشتم تمام سعیام را میگذاشتم تا مطالب علمی و آموزشی ویژه معلمی را با نهایت دقت و جزئیات مطالعه و بررسی کنم تا کیفیت کار بالاتری داشته باشم.
آنها محیط مدرسه را اینگونه توصیف میکنند؛ ما معلمها در محیط آموزشی و مدرسه رابطه صمیمانهای با یکدیگر داریم و من سعی میکنم مانند یک شاگرد از تجربیات معلمهای باسابقه نهایت استفاده را ببرم تا بتوانم از راهی که آنها رفتهاند درس بگیرم و کیفیت آموزشی کلاسم را بالاتر ببرم.
همسر سیدامین از سالهای ابتدایی خدمتش میگوید و ادامه میدهد: از همان دوران دانشجویی حس خوب و امیدوارانهای نسبت به معلمی داشتم و روزشماری میکردم تا کارم را شروع کنم و بیشتر وقتم را با بچهها بگذرانم.
درک متقابل؛ بهترین ویژگی زوج معلماو می گوید: قطعاً شیرینترین لحظه برای هر معلم زمانی است که دانشآموزانش یک مطلب درسی و تربیتی را یاد بگیرند و والدین و خود بچهها از معلم رضایت داشته باشند. در سالهای اولیه خدمتم با دانشآموزانی مواجه شدم که اختلالاتی در حوزه یادگیری داشتند و این سختی کارم را دو برابر میکرد، مجبور میشدم بعضی مطالب را بارها توضیح دهم.
آیدا و سیدامین یکی از قوت قلبهایی که انگیزه و علاقهشان برای معلمی را بیشتر میکند را برخورد و احترام ویژهای که اهالی و کادر اداری محل خدمت برای معلمان قائل هستند، میدانند.
خانم معلم جوان درباره همسرش میگوید: یکی از ایدهآل های زندگی من این بود که همسرم نیز مثل خودم معلم باشد تا درک متقابلمان نسبت به یکدیگر بیشتر باشد که به ثمر رسید و اکنون همواره در فرایند تدریس با یکدیگر همکاری و همدلی داریم که همین موضوع باعث افزایش کیفیت کار و زندگیمان شده است.
شوکهایی که به معلم جوان وارد میشدبه سراغ جوان دیگری می رویم که در حرفه دبیری تازه کار است؛ محمدحسین گریوانی آموزگار مقطع ابتدایی که دو سال است در کسوت معلمی به دانشآموزان خدمت میکند. وی در خصوص اولین روزهای معلمیاش میگوید: آنچه در دوران دانشجویی از سال اول معلمیام تصور میکردم بسیار متفاوت با واقعیت بود؛ اولین ابلاغ تدریسم را که گرفتم متوجه شدم باید به روستای کاریز بروم که فاصله خیلی زیادی تا بجنورد دارد و این لحظهای مرا به فکر فروبرد که چگونه سختیهای آن را تحمل کنم.
محمدحسین وقتی برای تدریس به روستا رفت متوجه میشود که با این فاصله دور نمیتواند هر روز رفتوآمد کند و مجبور میشود روزهایی که کلاس دارد را در روستا بماند؛ روستایی که با مردم و طبیعتش غریبه است تا اینکه به تدریج با دانشآموزانش ارتباطی دوستانه میگیرد.
زندگی در روستایی دورافتاده برای او که فقط یک سال از ازدواجش گذشته بود حس دلتنگی شدیدی داشت؛ این دلتنگی زمانی بیشتر شد که پسرش هم به دنیا آمد و او مجبور بود دوری فرزند و همسرش را تحمل کند؛ او میگوید: لحظههایی به شدت حس دلتنگی و غربت احساس میکردم.
او ادامه می دهد: تصور یک نومعلم از سال اول خدمت این است که برخوردی گرم و صمیمی با او داشتهباشند، چراکه سال اول تدریسش است اما خب برای مردم روستا اینگونه نیست و نومعلمها برایشان مثل تمام معلمهایی هستند که سالیان سال آمدهاند و رفتهاند.
زندگی در روستایی دورافتاده برای او که فقط یک سال از ازدواجش گذشته بود حس دلتنگی شدیدی داشت؛ این دلتنگی زمانی بیشتر شد که پسرش هم به دنیا آمد و او مجبور بود دوری فرزند و همسرش را تحمل کند؛ او میگوید: لحظههایی به شدت حس دلتنگی و غربت احساس میکردم.
محمدحسین اولین سال از خدمتش، معلم کلاس دوم شد؛ کلاسی که حتی با حروف الفبا هم آشنایی نداشتند و او مشتاقانه به آنها درس میداد، گریوانی تماشای فرایند باسواد شدن دانشآموزانش را شیرینترین لحظات کاری خود میداند و ادامه میدهد: آنجا بود که حس ارزشمندی و موثر بودن کردم، حسی که تا آن موقع هیچوقت نتوانسته بودم تجربه کنم.
وی عاشقانه معلمی را دوست دارد و عشقش به دانشآموزان را اینگونه توصیف میکند؛ از زمانی که معلمی را شروع کردهام و لذت حضور در بین بچهها را چشیدهام؛ یکی از اصلیترین رویاهایم این است که بتوانم به نحوی با دوربین یا چیز دیگری لحظات و خاطرات خوب کلاسم را ثبت کنم.
محمد حسین تصریح میکند: گاهی اوقات بچهها حرفهایی میزنند و با همان حالات کودکانه خود صحنههای بانمکی را رقم میزنند که حتی قابلیت ساختن یک فیلم کمدی را هم دارد.
تصورات مردم از معلمی درست نیستاحمد فرامرزی، یکی دیگر از معلمان جوان بجنوردی است. او خود را افسر سپاه تعلیم و تربیت میداند؛ همان تعبیری که مقام معظم رهبری برای معلمان ایران به کار بردند. وی میگوید: تصور بسیاری از مردم نسبت به معلمان این است که در یک مدرسه خوب و با امکانات تدریس میکنند و کارشان فوقالعاده آسان است، در صورتی که این تصور درست و مطابق با واقعیت نیست.
اما او تجربه خود از معلمی را اینگونه توصیف میکند که گاهی اوقات ممکن است یک معلم در نقاطی خدمت کند که کمترین امکانات رفاهی مثل آب و برق در آنجا نباشد یا اینکه مجبور باشد چند پایه تحصیلی را به صورت همزمان تدریس کند و حتی در کانکس زندگی کند.
یکی از کارهایی که این معلم جوان قبل از شروع به کار انجام داده و خیلی به او کمک کرده است این بود که به همراه خانواده به منطقه محل خدمت خودش میرود و شرایط آنجا را از نزدیک میبیند؛ همین باعث میشود تا خود را برای شرایط سخت آنجا آماده کند و با آن وفق بدهد.
او از خاطرات زندگی در روستا میگوید و ادامه میدهد: من تنها معلمی بودم که در روستا اقامت داشتم، اهالی روستا نگاه ویژه و محبتآمیزی به من داشتند، از آوردن خوراکیهای لذیذ و رنگارنگ گرفته تا مهماننوازیهای سخاوتمندانهای که داشتند و همین رفتار آنها باعث دلگرمی و تقویت انگیزه میشد.
وقتی معلم و دانشآموز حرف همدیگر را نمی فهمندوی در سال اول معلمی در منطقه ترکمننشین و پایهاول تدریس میکرده است که به گفته خودش دانشآموزان اصلاً تسلط کافی بر زبان فارسی نداشتند و این بزرگترین چالشی بود که روبهرو شدن با آن انرژی بسیاری را از هر معلم میگیرد؛ حتی او دانشآموزی را داشته است که فقط دو کلمهی اجازه و خانه را بلد بود و باقی حرفهایش را به ترکمنی میزد.
احمد نبود امکانات و ابزارهای ضروری آموزشی و کمسوادی و بیسوادی والدین را از مهمترین مسائلی میداند که زحمتهای کارش را دوچندان میکند؛ دانشآموزان پایه اول نیاز دارند تا پدر یا مادر بخشی از فعالیت تدریس را برایشان انجام دهد که دانشآموزانش این امکان را نداشتند.
احمدفرامرزی از سال اول تدریسش دیدن قسمتهای مختلف برنامه تلویزیونی ایران را شروع کرده بود تا روشتدریس دورس مهم مثل ریاضی و فارسی را در حد خوبی یاد بگیرد.
معلمجوان توصیهای هم برای دانشجومعلمان دارد؛ او تاکید میکند: در پایان به تمام دانشجومعلمان و کسانی که میخواهند در شغل معلمی فعالیت داشته باشند توصیه میکنم که به منابع و کلاسهای دانشگاهی اکتفا نکنند و در دورههای مختلف به دنبال کسب علم و توانایی ویژه برای معلمی باشند.
کد خبر 749556